باشگاه خبری فراساحل: ویلیام ناکسی دارسی یک میلیونر استرالیایی، نخستین فردی بود که با روشهای جدید روز و دستگاههای حفاری مکانیکی در ایران به اکتشاف نفت و حفر چاه پرداخت. او ابتدا گروهی فنی را به سرپرستی زمین شناسی به نام برلز استخدام و به ایران اعزام کرد. این گروه، پس از بررسیهای زمین شناسی، گزارش رضایت بخشی داد. احتمال وجود نفت در حوالی قصرشیرین و شوشتر را زیاد و در دیگر نقاط امیدوار کننده دانست. پس از فعالیتهای فراوان سرانجام در روز پنجم خرداد 1287 شمسی (1908 م) مته حفاری به لایه نفتدار مسجد سلیمان برخورد و نفت با فشار از چاه فوران نمود. عمق چاه 360 متر بود. دومین چاه که ده روز بعد به نفت رسید 307 متر عمق داشت با به نفت رسیدن این دو چاه وجود نفت به مقدار زیاد در ایران به اثبات رسید. پس از کشف نفت در ایران در سال 1909 شرکت سابق نفت ایران و انگلیسی تشکیل شد. از آن زمان استخراج نفت از میادین خشکی ادامه داشت تا اینکه اکتشاف نفت در خلیج فارس در اواخر دهه 1950 آغاز گردید و اولین میدان نفتی بهرگانسر درسال 1960 کشف گردید. در دهه 1960 بیش از ده میدان نفتی در بخش ایرانی خلیج فارس کشف گردید. این دهه از نظر تعداد میدانهای نفتی کشف شده در خشکی و دریا در ایران دهه منحصر به فردی است.
پیش از انقلاب اکتشاف و استخراج نفت و گاز در خلیج فارس توسط شرکتهای سیریپ، ایپاک، لاپکو، ایمینوکو و سوفیران صورت میگرفت و شرکت نفت فلات قاره ایران، اوایل شهریور ماه ۱۳۵۹ از ادغام پنج شرکت نفتی فعال در میادین نفت و گاز خلیج فارس تشکیل شد. حوزه عملیاتی هر کدام از این ۵ شرکت و میادین تحت مدیریت هر کدام، بشکل زیر بود:
• شرکت سیریپ (یا شرکت نفت ایران و ایتالیا): فعالیت در میدان نفتی هندیجان، میدان نفتی بهرگانسر و میدان نفتی نوروز.
• شرکت ایپاک (یا شرکت نفت ایران و پَنآمریکن): فعالیت در میدان نفتی فروزان، میدان نفتی سروش، میدان نفتی ابوذر و میدان نفتی دورود.
• شرکت لاپکو (یا شرکت نفت لاوان): فعالیت در میدان نفتی سلمان و میدان نفتی بلال.
• شرکت ایمینوکو (یا شرکت نفت بینالمللی دریایی ایران): فعالیت در میدان نفتی رسالت و میدان نفتی رشادت.
• شرکت نفت سوفیران: فعالیت در میدانهای نفتی حوزه جزیره سیری.
حوزه عملیاتی شرکت نفت فلات قاره ایران، شامل ۱٬۸۰۰ کیلومتر طول در خلیج فارس و به عرض متغیر؛ از ۲۷ تا ۱۲۰ کیلومتر است .
پس از کشف بزرگترین میدان گازی جهان که بین ایران و قطر مشترک میباشد، شرکت نفت و گاز پارس که یکی از شرکتهای تابعه شرکت ملی نفت ایران میباشد در ۱ دی ۱۳۷۷ تأسیس شد. مأموريتهاي اصلي اين شركت عبارت است از: ارزيابي مخازن، بررسيهاي فني و اقتصادي، مطالعات مهندسي، ارزيابي و انتخاب پيمانكاران اجرايي و مديريت اجراي طرحهاي توسعه ميادين پارس جنوبي، پارس شمالي، گلشن و فردوسي.
همانطور که ذکر گردید اکتشاف، استخراج و انتقال نفت و گاز از سکوهای نفتی و گازی خلیج فارس توسط خطوط لوله زیردریایی از سال 1960 میلادی آغاز گردیده و تا به امروز ادامه دارد و طبق برنامهریزیهای وزارت نفت، تعداد سکوهای نفتی و گازی دریایی، خطوط لوله و کابلهای زیردریایی خلیجفارس در سالهای آینده بیشتر و بیشتر خواهد گردید.
متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل عدم برنامهریزی مناسب که نتیجه آن عدم تشکیل یک کمیته فنی مشترک بوده و در ادامه این یادداشت بدان اشاره خواهد گردید، تعداد زیادی از خطوط لوله و کابلهای زیردریایی در اثر برخورد لنگر کشتیهای بزرگ و کوچک صدمه دیدهاند بطوریکه حدود نیمی از خطوط لوله فازهای 24 گانه پارس جنوبی با این مشکل روبرو بودهاند.
به بیان دقیقتر، خط لوله 4 اینچ سوار بر خط لوله 32 اینچ که حامل مایع MEG یا همان متیل اتیلن گلیکول میباشد در اثر برخورد لنگر کشتیها از جا کنده میشوند و متاسفانه باعث توقف مقطعی تولید گاز از حوزه پارس جنوبی میگردند و یا در مواردی کابلهای فیبر نوری در اثر برخورد لنگر شناورها پاره میگردند و باعث قطع ارتباط بین سکو با سکوی دیگر و یا سکوها با تاسیسات ساحلی میگردند که این قطع ارتباط نیز باعث بروز اختلال در تولید نفت و گاز میگردد.
هر روزه شناورهای مختلفی در مناطق تحت کنترل شرکتهای نفت فلات قاره و پارس جنوبی در حال فعالیت هستند و طبعاً در زمانهای عملیاتی و یا استندبای، اقدام به لنگر اندازی مینمایند که متاسفانه بنا به دلایلی که در ذیل نام برده میشود در برخی اوقات لنگر این شناورها با خطوط لوله و کابلهای زیر دریایی برخورد نموده و باعث زیانهای چند میلیون دلاری و توقف تولید نفت و گاز یا قطع ارتباط توسط کابلهای زیر دریایی میگردند.
1. عدم وجود نقشههای خطوط لوله و کابلهای زیردریایی به روز (چارت) در کشور:
با توجه به توسعه سریع میادین نفتی و گازی دریایی، خطوط لوله و کابلهای زیردریایی زیادی توسط پیمانکاران مختلف نصب میگردند و فاصله زمانی بین نصب و مساحی و تهیه نقشههای زیردریایی طولانی میگردد و این موضوع یکی از بزرگترین معضلات است. لذا شناورهای مختلف بدون اطلاع از اینکه در منطقهای که میخواهند اقدام به لنگر اندازی نمایند، خط لوله یا کابلی وجود دارد، لنگر خود را رها مینمایند و باعث آسیب زدن به خطوط لوله و کابلهای زیردریایی میگردند.
2. عدم قابلیت ناخداهایی که به صورت سنتی در این رشته وارد شدهاند و با زبان انگلیسی اشنا نیستند: متاسفانه لنجها و شناورهای کوچک و بعضا بزرگی که در منطقع خلیج فارس تردد دارند توسط ناخداهایی هدایت میگردند که با اصول بینالمللی دریانوردی به دلیل عدم آشنایی با زبان انگلیسی و طبعا نقشهخوانی، آشنا نیستند و لذا باعث بروز مشکلات فراوان برای خطوط لوله و کابلهای زیردریایی میگردند.
3. عدم وجود گشتهای دریایی در مناطقی که خطوط لوله و یا کابلهای دریایی به تازگی نصب گردیدهاند جهت اطلاع رسانی مناطق ممنوعه لنگر اندازی به شناورهای دریایی منطقه
با توجه به مباحث مطروحه فوق پیشنهاد میگردد کمیتهای متشکل از شرکتهای پیمانکاری بزرگ که کار لولهگذاری و کابل گذاری را انجام میدهند، شرکت نفت فلات قاره ایران، شرکت نفت و گاز پارس، سازمان بنادر و دریانوردی، شرکتهای کشتیرانی و نفتکش و اتحادیه مالکان کشتیهای کوچک تشکیل گردد و این موضوع بسیار مهم به صورت جدی مورد بحث و بررسی کارشناسانه قرار گیرد .
در این راستا هر کدام از شرکتها، سازمانها و تشکلهای نامبرده با معرفی نمایندههای خود میبایست سعی در به روز نگه داشتن چارتهای دریایی و اطلاع رسانی سریع نقشههای به روز شده خطوط لوله و کابلهای زیر دریایی منطقه خلیج فارس به کلیه شناورهای فعال در آبهای ایران نمایند تا بیش از این شاهد آسیب دیدگی خطوط لوله و کابلهای زیردریایی کشور نباشیم.
مسعود یوردخانی کارشناس فراساحل
کد خبر : 1390
ارتباط با سردبیر : info@opc.ir