باشگاه خبری فراساحل: از دو بعد مختلف میتوان به نقش و جایگاه پژوهش و پژوهشگاهها نگریست. ابتدا از بعد علمی، یعنی نقش پژوهشگاهها در علم و دوم از منظر فناوری و نوآوری میتوان این جایگاه را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. در واقع میتوان از دو زاویه مختلف راجع به مقوله تحقیق و پژوهش و نسبت آن با علم و فناوری صحبت کرد. هرکدام از این دو بعد، الزامات و مبانی خودشان را دارند و یکسان نیستند، چراکه شکلگیری هر یک بستر تاریخی و شکلگیری متفاوتی داشتهاند. شکلگیری علم به صورت جدید، که از آن تحت عنوان سایِنس (Science) یاد میکنیم، محصول دوره روشنفکری در اروپاست. در فضای روشنفکری شکلگرفته غرب، بر استفاده از عقل و محوریت قرار گرفتن عقل انسان بسیار تاکید شد. علم در غرب که تا آن زمان تنها وظیفه توجیه منطق و موارد کلیسا را داشت و وظیفه توجیه دعاوی کلیسا به عهدهاش بود، ساختاری مستقل گرفت و به تجربه و تکیه بر عقل انسان تکیه کرد. در نتیجه علم محصول چنین فضایی در غرب است.
به تدریج چیزی به نام پژوهش از دل این علم ایجاد شد در واقع مفهوم پژوهش به معنای ارتباط گرفتن با عالم طبیعت و شناخت آن، در حقیقت معنای اصلی علوم تجربی یا همان ساینس است. از قرن 18ام به بعد این ایده مطرح شد که پژوهش و آموزش به صورتی یکپارچه کنار هم پیش بروند؛ در نهایت از دل این ایده دانشگاهها ایجاد شدند. یونیورسیتی یا دانشگاههای مدرن که از تلفیق پژوهش با آموزش ایجاد شدند هدف را بر مبنای توسعه ظرفیتهای بشری قرار دادند. این نوع نگاه بیان میکرد ظرفیت انسانی که در تعامل با طبیعت شکوفا میشود و در نتیجه آموزش و پژوهش باید یکپارچه شده و در کنار هم قرار بگیرند. از آن پس پژوهش در بستر ساختار دانشگاهها حرکت کرده و پژوهش در مسیر علم قدم گذاشت. دانشگاههای مدرن ایجاد شدند؛ هزینه را دولت تأمین میکرد. اختلاف نظرهایی وجود دارد، اما برخی از اسلامشناسان معتقدند شکوفایی علمی مسلمانان به نوعی به دلیل حرکت علم و پژوهش وتجربهگرایی در کنار یکدیگر بوده است.
این یک خط پژوهش بود که به تجربهگرایی و توسعه دانش مبتنی بر آموختههای تجربی عینی استوار بود و بخش عمده پیشرفت علمی در غرب مبتنی بر چنین تفکری است. یک سوی دیگر پژوهش اما، به حوزه اقتصاد و فناوری برمیگردد. در غرب سه تحول عظیم رخ داد. یکی انقلاب روشنفکری، انقلاب صنعتی و انقلاب سیاسی موجب شدند دنیای جدید شکل بگیرد. سوی دوم پژوهش به معنای فناورانه و نوآورانه، ناشی از انقلاب صنعتی اروپاست. زمانیکه انقلاب صنعتی در انگلستان رخ داد و در پی آن ماشینهای صنعتی ایجد شدند، عدهای وجود داشتند که از طریق تلاش در ساخت ابزارهای جدید و ساخت وسایل جدید گذران زندگی میکردند. این افراد که به نوعی کارآفرین بودند و مبتنی بر تواناییهای فردی کسب درامد میکردند، نوع دیگری از پژوهش را در فضای صنعتی ایجاد کردند. پژوهش این افراد با هدف منفعت اقتصادی و نه فهم قوانین طبیعت بر ساخت وسیله یا ابزار جدیدی منجر میشد. با بررسی تفاوت در نوع عملکرد و دیگاه ادیسون با نیوتون، میتوان این مسأله را درک کرد. ادیسون در پی اختراع و ساخت ابزارهای جدید بود ولی نیوتون در پی کشف قوانین و حقایق طبیعت تحقیق و پژوهش میکرد.
به تدریج دپارتمان تحقیق و توسعه به قسمت مهمی از کارخانههای صنعتی اروپا تبدیل شد. ساختارهایی که با تحقیق و پژوهش به تولید ابزارهای جدید یا توسعه و تجهیز کارخانهها واحدهای صنعتی بزرگ آمدند به بخش مهمی از این واحدها تبدیل شدند.
در نتیجه بخش علمی و تجربی، و بخش اقتصادی و فناوری در دو پارادایم مختلف به جلو رفتند؛ البته همواره ارتباطهایی داشتهاند. به طور مثال وقتی ابزار جدیدی ساخته میشود، نیازمند پیروی از قوانین طبیعت و آشنایی سازنده با علوم محض است. حال چگونگی این ارتباط در طول زمان بحث بسیار مهمی است که نیازمند بررسی است. اما پژوهش در ایران به شیوه دیگری به جلو رفته و بنای دانشگاهها زمانیکه در ایران شکل گرفتند، صرفا آموزش محور و نه پژوهش محور بوده است. اگرچه دانشگاههای دنیا به مفهوم مدرن مبتنی بر پژوهش و کشف قوانین علم پیش رفتند اما این نهاد در ایران صرف مبتنی بر آموزش دادن فعالیت کردهاند. یعنی این نهاد از ابتدا طوری ایجاد شده که مبنای آن پژوهش نبوده است.
در واقع دانشگاهها صرفاً برای ارائه آموزشها ایجاد شدند و در نتیجه پژوهش یک امر متأخر بوده است. طی بیست سال اخیر این دغدغه مطرح شد که تحقیق و پژوهش چگونه میتواند با آموزش یکپارچه شود. اما متاسفانه هنوز برای این مساله به پاسخ روشنی نرسیدهایم و تکلیف برای استفاده از یک مدل راهبردی تعیین نشده است. لذا تحقیق و پژوهش در دانشگاهها همچنان به مثابه یک موجود غریبه است. درحالی که با نگاهی به دانشگاههای پیشرو، متوجه خواهیم شد ساختار بر مبنای پژوهش بنا شده است، ساختار دانشگاهی کشورمان از تعریف جایگاهی مشخص برای پژوهش رنج میبرد. در دانشگاههای معتبر دنیا، مرکز ثقل اقدامها پژوهش قرار گرفته، و نسبت آن با آموزش، صنعت و فناوری به خوبی تعریف شده است. درگیری ساختاری جدی وجود دارد تا بتوانیم پژوهش را در ساختاری که بر مبنای آموزش صرف ایجاد شده وارد کرده و همچنان توفیق چندانی کسب نکردهایم. متأسفانه هنوز هم هیات علمی، پژوهشی در ساختار دانشگاهها معنایی ندارد و امری ناآشناست. ازسوی دیگر وقتی به صنعت و فناوری مینگریم، مشاهده میکنیم که صنایع و واحدهای بزرگ فناوری پیشرفته دنیا به سمت ایجاد واحدهای تحقیق و توسعه(R&D) به عنوان یک از اصلیترین رکنهای صنعت اقدام کردهاند.
در کشور صنعتی شدن نیز برمبنای رقابت و توسعه نبوده است، محصولات رقابتپذیر و پیشرفته معنا ندارد و به همین دلیل در صنعت و فناوری نیز پژوهش و تحقیق و توسعه تعریف شده نیست. اغلب مواردی که تحت عنوان واحد تحقیق و توسعه فعالیت میکنند جنبه تشریفاتی دارند. در حال حاضر در تکاپوی تعریف جایگاه مشخصی برای پژوهش در دو بخش علم و صنعت هستیم. مسیری که توسط این دو طی میشود لزوما یکسان نخواهد بود. چراکه دانشگاه با سیاستهای خود و صنعت و فناوری نیز با راهبردهای متناسب با خود حرکت میکند. در مجموع میبایست ساختارهای نادرستی که چه در حوزه اموزش و صنعت از گذشته تحمیل شدهاند اصلاح شوند تا پژوهش جایگاه واقعی خود را بیابند. در این صورت خروجی مناسبی به مخاطب ارائه میدهند. اگر این چالش و ایرادات اساسی در تعریف جایگاه صحیح تحقیق و پژوهش رفع شوند، آنگاه مقولهای به نام ارتباط صنعت و دانشگاه میتواند معنای واقعی پیدا کند.
منبع:پایگاه اطلاعرسانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری
کد خبر : 195