باشگاه خبری فراساحل: روابط قطر با عربستان، در منطقه دچار مشکل شده و از سوی دیگر روابط دوحه با تهران در حال گرم تر شدن است، اما دو کشور در بازارهای گاز خود را برای رقابتی سرسختانه تر آماده می کنند. به گزارش باشگاه خبری فراساحل و به نقل از بلومبرگ، با توجه به اینکه بزرگترین میدان گازی جهان در آبهای میان ایران و قطر واقع شده، تلاشهای گاه رقابتی و گاه دوستانه دو کشور برای استخراج منابع این میدان عظیم وارد مرحله جدیدی شده است. برای هر دو کشور، این منبع عظیم انرژی، یک منبع قدرت سیاسی نیز به شمار میآید. اکنون که روابط قطر با عربستان، دشمن شماره یک ایران در منطقه دچار مشکل شده، روابط دوحه با تهران در حال گرم تر شدن است، اما دو کشور در بازارهای گاز خود را برای رقابتی سرسختانه تر آماده میکنند.
در سال ۱۹۷۱ میلادی، شرکت شل برای اولین بار در میدانی که بعدا به میدان شمال قطر معروف شد اقدام به حفاری نمود و نتوانست هیچ نفتی در این میدان بیابد، اما مشخص شد که میدان مذکور دارای ذخایر عظیم گازی است. قطر در آن موقع یک تولید کننده کوچک نفت با یک بازار کوچک انرژی در سطح داخلی و منطقه ای بود. اما این کشور در طی دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی اقدام به توسعه یک پروژه تولید ال ان جی برای صدور آن به بازارهای خارجی نمود. با افزایش قیمت نفت در سال های بعد این روند سرعت گرفت و شرکتهای توتال، کونوکو فیلیپس و شل اقدام به ساخت مجتمعهای ال ان جی در قطر کردند. شرکت اماراتی مبادله نیز با همکاری شرکتهای توتال و اوکسیدنتال خط لوله انتقال گاز دلفین را از قطر به امارات کشید.
زمانی که به دلیل افزایش تولید گاز شیل، آمریکا از واردات گاز بی نیاز شد، قطر روی اروپا و آسیا متمرکز شد و در طی کمتر از دو دهه این کشور به ثروتمندترین کشور جهان از نظر درآمد سرانه، یک سرمایه گذاری مهم جهانی و یک بازیگر مهم در خاورمیانه تبدیل گشت. در همین حال، به رغم اینکه نقشه های قطر نشان میداد که این میدان در مرزهای قطر تمام می شود، ایران در سال ۱۹۹۱ اقدام به حفاری در آبهای جنوبی خود کرد و به تدریج مشخص شد که این کشور حدود یک سوم از کل ذخایر را در میدان پارس جنوبی دارد. اما کار بر روی این میدان با افزایش تحریمها، سوء مدیریت، و اختلاف نظر بر سر اینکه آیا گاز این میدان باید برای افزایش تولید به میادین قدیمی نفت تزریق شود، به صنایع پتروشیمی فروخته شود، صرف تولید برق یا گرمایش خانه ها شود یا به کشورهای دیگر صادر گردد، کند شد.
در سال ۲۰۰۵ میلادی، قطر به بهانه اینکه ذخایر این میدان به مطالعه نیاز دارد، توسعه بیشتر این میدان را متوقف کرد. اما این احتمال نیز داده میشد که ایرانیها به دوحه هشدار داده اند که پروژههای جدید را که میتوانست موجب کاهش منابع گازی بخش شمالی میدان شود را متوقف کنند. از سال ۲۰۱۴ به این طرف، تولید ایران به سرعت در حال رشد است و فازهای معطل مانده پارس جنوبی که به پیمانکاران داخلی سپرده شده بود، در نهایت تکمیل شده است. تا سال ۲۰۲۰ تولید گاز ایران از این میدان مشترک از میزان تولید قطر فراتر خواهد رفت. ایران اخیرا قراردادی را با کنسرسیومی به رهبری شکرت توتال برای توسعه فاز ۱۱ میدان پارس جنوبی منعقد کرده است. این فاز که در مرز با قطر قرار گرفته، برای جلوگیری از رفتن گاز از سمت ایران به سمت قطر دارای اولویت است.
این قرارداد تنها ۲ ماه پس از آن منعقد شده که قطر پایان دوره مطالعات خود بر روی منابع میدان مشترک را اعلام کرده و گفته که در حال آغاز پروژه تولید گاز جدید است. تنها یک روز بعد از امضای قرارداد فاز ۱۱ پارس جنوبی، شرکت قطر پترولیوم اعلام کرد، این شرکت قصد دارد حجم کل ظرفیت صادرات گاز قطر را تا حدود سال ۲۰۲۳ میلادی ۳۰ درصد افزایش دهد و به ۱۰۰ میلیون تن برساند. بدین ترتیب قطر میتواند با پیشی گرفتن از استرالیا و آمریکا همچنان جایگاه خود به عنوان بزرگترین صادرکننده گاز جهان را حفظ کند. این اقدام سیگنالی برای رقبای پرهزینه قطر در بازار ال ان جی و همچنین پیامی برای ائتلاف به رهبری عربستان بوده است. مدیران ارشد شرکت های اکسون موبیل، توتال و شهر اخیرا به دوحه سفرهایی داشته اند.
حال سوال مهم این است که ایران به چه توافق یا تفاهمی با قطر بر سر توسعه این میدان مشترک دست یافته است؟ اگر قطر در سال ۲۰۰۵ اکتشافات جدید از میدان مشترک را به دلیل هشدارهای ایران متوقف کرده بود، اکنون که تولید گاز ایران از یک سوم کل ذخایر میدان مشترک در حال برابر شدن با تولید قطر است، این هشدارمیتواند تداوم داشته باشد؟
کد خبر : 4077
ارتباط با سردبیر : info@opc.ir